انسان کامل ،مظهرعزّت الهی ومحبوب درگاه حضرت حق است.وازجمیع فرشتگان مقرّب گوی سبقت درربوده است. سجده آوردن فرشتگان برحضرت آدم دلیل بربرتری آدم است ،زیرا پوست ،پیوسته برمغز سجده آورده است. ای پیرزن،اگرشمع حقیقت رافوت می کنی،بدان ای دارند? دهان ناپاک،هم خودت می سوزی وهم سرت می سوزد. اگرباحق درافتی ورافتی. مگرامکان دارد که دریا ازدهان سگ نجس شود؟ مگرممکن است که خورشید بافوت کردن خاموش شود. اگرتوبرظاهر حکم می کنی، بگوبینم که کدامین نورازاین نور،آشکارترآمده است جمیع ظواهردربرابر این ظهورالهی درنهایت نقص ونارسایی است. هرکس شمع خدا راپُف کند ،مگرممکن است شمع خداخاموش شود؟ بلکه دهان پف کننده خواهد سوخت. خفاشانی نظیرتو بسیارخواب می بینند که این جهان ازآفتاب عالمتاب محروم مانده است. منکران خیال می کنند که باانکارآنها نورمعرفت ازدلها می رود. امواج خروشان دریاهای روح صدبرابر طوفان نوح قدرت دارد ،قهر وسطوت انسان کامل دروصف نگنجد. اما درچشم کنعان مویی رویید.جهل وهوی چشم بصیرت اوراکورکرد ونتیجتا نوح وکشتی اورارها کرد وبه کوه پناه آورد. درآن لحظه که نیمه موجی برخاست وکوه وکنعان رابه ژرفای خواری اندرساخت.مثال دیگر،ماه نورافشانی می کند وسگ عوعو راه می اندازد.سگ چگونه ممکن است که ازنورماه بهره مند شود؟.
مظهر عزست و محبوب به حق |
|
از همه کروبیان برده سبق |
سجده آدم را بیان سبق اوست |
|
سجده آرد مغز را پیوست پوست |
شمع حق را پف کنی تو ای عجوز |
|
هم تو سوزی هم سرت ای گندهپوز |
کی شود دریا ز پوز سگ نجس |
|
کی شود خورشید از پفمنطمس |
حکم بر ظاهر اگر هممیکنی |
|
چیست ظاهرتر بگو زینروشنی |
جمله ظاهرها به پیش اینظهور |
|
باشد اندر غایت نقص وقصور |
هر که بر شمع خدا آرد پفاو |
|
شمع کی میرد بسوزد پوزاو |
چون تو خفاشان بسی بینندخواب |
|
کین جهان ماند یتیم ازآفتاب |
موجهای تیز دریاهایروح |
|
هست صد چندان که بد طوفاننوح |
لیک اندر چشم کنعان مویرست |
|
نوح و کشتی را بهشت و کوهجست |
کوه و کنعان را فرو برد آنزمان |
|
نیم موجی تا به قعرامتهان |
مه فشاند نور و سگ وع وعکند |
|
سگ ز نور ماه کی مرتعکند |
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |